به گزارش مشرق، محمدتقی عزیزیان از شاعران کشورمان در واکنش به جنایات آل سعود شعری سروده است.
این شعر به شرح زیر است:
چشمتان دوخته شد با زر سفیانیها
یادتان رفت خداوند و مسلمانیها
شاهتان مُرد ولی جهل شما پا بر جاست
خویتان شهوت و جنگ است و رجزخوانیها
بوی نفت است که در خون کبوتر جاریست
زخم دشمن نه ولی زخم برادر کاریست
گرچه در چشم جهان هم نفس من هستید
دلقک خیمه ی شب بازی دشمن هستید
مثل باغی که حصارش غم و دودست افسوس
قبله در مزبله ی آل سعودست افسوس
آه، این طایفه از روز ازل بد کردند
خار در چشم پر از نور محمد کردند
دیو هستند اگر ظاهر انسان دارند
به زر و سکه و دینار و درم جان دارند
در حریم حرم از بی ادبی میرقصند
مستهایی که به لحن عربی میرقصند
مذهب باد ولی شکل مسلمان تا کی؟
بر سر نیزه چنین مصحف و قرآن تا کی؟
بوی نفت است که در خون کبوتر جاریست
زخم دشمن نه ولی زخم برادر کاریست
نفت خوردید و تب شعله کشیدن گل کرد
سوخت در ظلم شما خرمن یمانیها
مطمئن باش که خورشید میآید از دور
و به سر میرسد اندوه و پریشانیها
مطمئن باش که از دست شما میگیرند
قبله را شیعه به تدبیر سلیمانیها
این شعر به شرح زیر است:
چشمتان دوخته شد با زر سفیانیها
یادتان رفت خداوند و مسلمانیها
شاهتان مُرد ولی جهل شما پا بر جاست
خویتان شهوت و جنگ است و رجزخوانیها
بوی نفت است که در خون کبوتر جاریست
زخم دشمن نه ولی زخم برادر کاریست
گرچه در چشم جهان هم نفس من هستید
دلقک خیمه ی شب بازی دشمن هستید
مثل باغی که حصارش غم و دودست افسوس
قبله در مزبله ی آل سعودست افسوس
آه، این طایفه از روز ازل بد کردند
خار در چشم پر از نور محمد کردند
دیو هستند اگر ظاهر انسان دارند
به زر و سکه و دینار و درم جان دارند
در حریم حرم از بی ادبی میرقصند
مستهایی که به لحن عربی میرقصند
مذهب باد ولی شکل مسلمان تا کی؟
بر سر نیزه چنین مصحف و قرآن تا کی؟
بوی نفت است که در خون کبوتر جاریست
زخم دشمن نه ولی زخم برادر کاریست
نفت خوردید و تب شعله کشیدن گل کرد
سوخت در ظلم شما خرمن یمانیها
مطمئن باش که خورشید میآید از دور
و به سر میرسد اندوه و پریشانیها
مطمئن باش که از دست شما میگیرند
قبله را شیعه به تدبیر سلیمانیها